مرا با درد عشقت غم نباشد از جهان ملک خاتون غزل 571

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

مرا با درد عشقت غم نباشد

1 مرا با درد عشقت غم نباشد که ما را چون تو دلبر کم نباشد

2 تو رفتی بر سرم یاری گزیدی بتر زاین پیش ما ماتم نباشد

3 نهادی بر دلم داغی که هرگز بجز وصل توأش مرهم نباشد

4 مرا دردیست از دل بر فراقت که یک دم طاقت دردم نباشد

5 به درد عشق رویت ای ستمگر به غیر از غم کسم همدم نباشد

6 هرآن کاو نیست مشتاقت یقین دان که از نسل بنی آدم نباشد

7 مرا عشق تو چون کوهست بر دل نگویی از جهانت غم نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment