دل به چنگ غمت آهنگ سرودی نکند از جامی غزل 306

دل به چنگ غمت آهنگ سرودی نکند

1 دل به چنگ غمت آهنگ سرودی نکند که روان بر رخم از هر مژده رودی نکند

2 شکل محرابی نعل سم رخش تو به راه هیچ دلداده نبیند که سجودی نکند

3 چون مرا سوختی از غم مکن اندیشه ز آه کم فتد شعله به خاشاک که دودی نکند

4 دهنت را که خرد جوهر فردش خواند جز به منطق لبت اثبات وجودی نکند

5 بایدت پیرهن از رشته جانها که تنت صبر بر زحمت هر تاری و پودی نکند

6 چند گویی که حذر کن ز رقیبان حسود آنچه با من تو کنی هیچ حسودی نکند

7 قدر جامی که به جان مهر تو ورزد بشناس پیش ازان روز که بشناسی و سودی نکند

عکس نوشته
کامنت
comment