در دیدهٔ من غیر رخ یار نگنجد از حزین لاهیجی غزل 387

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

در دیدهٔ من غیر رخ یار نگنجد

1 در دیدهٔ من غیر رخ یار نگنجد در آینه جز پرتو دیدار نگنجد

2 او گرم عتاب است و مرا غم که مبادا در حوصله ام این همه آزار نگنجد

3 فریاد که غمهای تو ز اندازه برون است ترسم همه در سینه به یکبار نگنجد

4 از طرز سخن ساز نگاه تو، شنیدم آن راز که در پردهٔ اظهار نگنجد

5 زان بیخود و مستیم که هرگز می توحید در جام دل مردم هشیار نگنجد

6 ما چون خم می، رند خرابات نشینیم در مجلس ما زاهد دیندار نگنجد

7 زاهد تو و فردوس، که سرمست محبّت جز در صف رندان گنه کار نگنجد

8 سرمست حزین از می منصوری عشق است شوریده سرش، جز به سردار نگنجد

عکس نوشته
کامنت
comment