-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با یادِ دوستان ندهد هیچ کس مرا بی یادِ دوستان نرود یک نفس مرا
2 مشتاقِ دوستانم تا می رود نفس هرگز ز سر برون نرود این هوس مرا
3 لبّیکِ دوست می زنم و مست می دوم گو خواه محتسب زن و خواهی عسس مرا
4 حاجت به تیغ نیست بگویید با رقیب یک غمزه زان دو چشم پرآشوب بس مرا
5 با شاه گو بگوی که با دوستان دمی خوش تر ز تخت گاه تو آید حرس مرا
6 برمن به جز ولی همه ملک ار شوند خصم گو پوست در کشند زسر چون عدس مرا
7 من در قیامتم ز رقیبانِ کویِ دوست حاجت به حشر نیست دگر زین سپس مرا
8 سیلی چنین که می رود از دیده در کنار معذورم ار به چشم در آید ارس مرا
9 تا وارهاندم ز نزاری دریغ اگر بودی به توبه کردن دل دسترس مرا