نشناخت دل از زلف تو ویرانهٔ از نشاط اصفهانی غزل 7

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

نشناخت دل از زلف تو ویرانهٔ خود را

1 نشناخت دل از زلف تو ویرانهٔ خود را دیوانه و شب گم نکند خانهٔ خود را

2 از کوی تو می‌آیم و از خود خبرم نیست پرسم مگر از غم ره کاشانهٔ خود را

3 در خانهٔ ما یار و عجب آنکه ز هرکس جستیم خبر دادن نشان خانهٔ خود را

4 بی‌وعده نشستیم به ره منتظر اما با یار نگفتیم ره خانهٔ خود را

5 از بی‌خودی خویش نبودم خبر ای کاش نشنیدمی از غیر هم افسانهٔ خود را

6 پنداشت نشاط از ره لطف است و ندانست مست است و ندانسته ره خانهٔ خود را

عکس نوشته
کامنت
comment