- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میسرت نشود عاشقی و مستوری بوصل راه نیابی، بوصف مغروری
2 اگرچه قبله شهری، ازین حدیث ملاف که این سخن ز تو دورست و تو ازین دوری
3 بعشق راه نیابی، بگنج و مال و منال اگر بگنج فریدون و جاه فغفوری
4 چو آفتاب رخ یار در جهان پیداست ولیک سد عظیمست علت کوری
5 رسید نعمت و عشرت، رسید دولت و جاه که: میخورید عزیزان ولی بدستوری
6 مرا بقرب جناب تو آشنایی ده بجان دوست، که آشفته ام ز مهجوری
7 بیار ساقی جانها، که قاسمی تشنه است شراب ناب «انا الحق » ز جام منصوری