عیبم مکن که دوست از حکیم نزاری قهستانی غزل 15

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

عیبم مکن که دوست ندارم رقیب را

1 عیبم مکن که دوست ندارم رقیب را کز دست او به خواب نبینم حبیب را

2 گر من شکایتی کنم از غصه رقیب از باغبان رسد گله ای عندلیب را

3 ای من غریب شهر تو دانی نه لایق است گر جانبی نگاه نداری غریب را

4 من جهد می کنم به وصالت ولی چه سود دولت مساعدت نکند بی نصیب را

5 بیمار عشق و دردِ دل و صحت و دوا ممکن که در خیال نگنجد طبیب را

6 در مکتب معلّم عشق و مجال آن باشد محال ابجد هوّز ادیب را

7 با دوست غم مدار ز دشمن نزاریا با خویشتن مبر به مصلا صلیب را

عکس نوشته
کامنت
comment