مشاطه خم گیسوی جانانه از سلیم تهرانی غزل 521

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

مشاطه خم گیسوی جانانه نسازد

1 مشاطه خم گیسوی جانانه نسازد از پنجه ی خورشید اگر شانه نسازد

2 روشن نشود دلبری شمع، کسی را تا سرمه ز خاکستر پروانه نسازد

3 با مستی یک هفته، بگویید چمن را کز لاله و گل این همه پیمانه نسازد

4 دلگیر شود شمع چو در خلوت فانوس از موم بجز صورت پروانه نسازد

5 عشقم به خرابات کشید از در کعبه رسوایی مجنون به سیه خانه نسازد

6 سیلاب سرشکی که سلیم از مژه ریزد مشکل که جهان را همه ویرانه نسازد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر