- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اهل دل را به خرابات مغان ره ندهند رخت تن را به سراپرده جان ره ندهند
2 سخن پیر مغان است که در دیر کسی که سبک در نکشد رطل گران ره ندهند
3 خارج از هر دو جهان است خرابات آنجا تا مجرد نشوی از دو جهان ره ندهند
4 ادب آن است که هر دل که بود منزل یار هیچ اندیشه اغیار بدان ره ندهند
5 راه وحدت شنو از ناله مستان که چونی قصه گویند و سخن را به زبان ره ندهند
6 راه سلمان به خرابات ندادند چه شد؟ همه کس را به خرابات مغان ره ندهند