دانی که کیست مصلحت ما از عرفی شیرازی مثنوی 149

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

دانی که کیست مصلحت ما گریستن

1 دانی که کیست مصلحت ما گریستن پنهان ملول بودن و تنها گریستن

2 عمرم بگریهای هوس صرف شد کنون عمری بتازه باید حالا گریستن

3 درمان درد من زمسیحا مجو که هست دردم جفای یار و مداوا گریستن

4 گاهی بیاد سرو قدی گریه هم خوش است تا کی زشوق سدره طوبی گریستن

5 هر کس که هست گریه بجانش رواست بس نتوان به عالمی تن تنها گریستن

6 عرفی زگریه دست نداری که در فراق دردت زدل نمیبرد الا گریستن

عکس نوشته
کامنت
comment