جامی

جامی

جامی
جامی

عنایتی نکند یار نازنین با من از جامی غزل 387

غزل 387 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

عنایتی نکند یار نازنین با من

1 عنایتی نکند یار نازنین با من خوش است با همه خونین دلان همین با من

2 گشاده روست به هر کس به سان گل لیکن گره چو غنچه فکنده ست در جبین با من

3 چو آفتاب نگنجد درین سراچه کجا شود به کلبه تاریک همنشین با من

4 بدو تقرب من اینقدر بس است که هست به زیر نه فلک و روی یک زمین با من

5 مرا تبسم آن لب بکشت طالع بین که داد خاصیت زهر انگبین با من

6 ز شمع و مشعله باشد فراغتم شب هجر بس اینکه همنفس است آه آتشین با من

7 مگو که تنگ بود راه عاشقی جامی جریده می روم اینک نه دل نه دین با من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عنایتی نکند یار نازنین با من

شاعر شعر عنایتی نکند یار نازنین با من چه کسی است ؟

شاعر شعر عنایتی نکند یار نازنین با من جامی می باشد.

شعر عنایتی نکند یار نازنین با من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عنایتی نکند یار نازنین با من چیست ؟

قالب شعر عنایتی نکند یار نازنین با من غزل است

مضمون اصلی شعر عنایتی نکند یار نازنین با من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.