جامی

جامی

جامی
جامی

رخت را مه نخوانند اهل توجیه از جامی غزل 431

غزل 431 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

رخت را مه نخوانند اهل توجیه

1 رخت را مه نخوانند اهل توجیه که روشن نیست چندان وجه تشبیه

2 مکن از خوان وصلت منع سایل که خارج باشد از قانون توجیه

3 غمت با دل دو حرف آمد ز یک جنس که آن مدغم بود وین مدغم فیه

4 اگر حاجت به شمع افتد شبت را ز جان رشته دهم وز چشم و دل پیه

5 چه سان آیم برون از تیه عشقت که موسی بود سرگردان درآن تیه

6 چوها چشم همه کردم بدین حرف تورا بر انتظار خویش تنبیه

7 مس خود را مکن جامی زراندود که پیش ناقدان خوش نیست تمویه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه

شاعر شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه چه کسی است ؟

شاعر شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه جامی می باشد.

شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه چیست ؟

قالب شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه غزل است

مضمون اصلی شعر رخت را مه نخوانند اهل توجیه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.