-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مکن ملامتم ای شیخ اگر چه نیست ادب صلاح و زهد و ورع لطف کن ز من مطلب
2 حلال خواره چو من نیست دیگری در عصر به روی دوست از آن می خورم شراب عنب
3 عجب نباشد اگر بر من اعتراض کنند که عاقلان جهان منکر من اند اغلب
4 حریف پای خم و یار دست جام می ام مرا به سر نشود از نشاط و عیش و طرب
5 زمین به پای فرو کردم و زمانه به دست شبی به کام نبردم به روز و روز به شب
6 مگر شبی که دل آرام داشتم در بر مگر دمی که لب جام داشتم بر لب
7 اگر چه از می وصل و شراب هجر و خمار به واجب از همه اسباب می شوند سبب
8 ولیکن ار نرود بر مراد ما کاری ز آفرینش اضداد نیست هیچ عجب
9 حسود عیب کند بر من و عجب نبود مریض محترق ار یاوه گوید اندر شب
10 بسوخت جان نزاری کرشمه ی ترکی کز آفتاب عجم دست برد و ماه عرب