مکن ملامتم ای شیخ از حکیم نزاری قهستانی غزل 81

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مکن ملامتم ای شیخ اگر چه نیست ادب

1 مکن ملامتم ای شیخ اگر چه نیست ادب صلاح و زهد و ورع لطف کن ز من مطلب

2 حلال خواره چو من نیست دیگری در عصر به روی دوست از آن می خورم شراب عنب

3 عجب نباشد اگر بر من اعتراض کنند که عاقلان جهان منکر من اند اغلب

4 حریف پای خم و یار دست جام می ام مرا به سر نشود از نشاط و عیش و طرب

5 زمین به پای فرو کردم و زمانه به دست شبی به کام نبردم به روز و روز به شب

6 مگر شبی که دل آرام داشتم در بر مگر دمی که لب جام داشتم بر لب

7 اگر چه از می وصل و شراب هجر و خمار به واجب از همه اسباب می شوند سبب

8 ولیکن ار نرود بر مراد ما کاری ز آفرینش اضداد نیست هیچ عجب

9 حسود عیب کند بر من و عجب نبود مریض محترق ار یاوه گوید اندر شب

10 بسوخت جان نزاری کرشمه ی ترکی کز آفتاب عجم دست برد و ماه عرب

عکس نوشته
کامنت
comment