- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرگشتهٔ تو خم نکند سر به هیچ باب از آسمان فتد نفتد قدر آفتاب
2 دیروز طرفه صحبت گرمی نداشتیم ما و خدنگ غمزهٔ او زلف و پیچ و تاب
3 واعظ بیا ز حق مگذر خوب قسمتی است ما و شراب ناب، تو و مست و احتساب
4 پستان داغ سینه به طفلی مکیده ام کی می رود ز ذایقه ام لذت کباب؟
5 امروز زلف [و] طرهٔ شب را گشوده است در آسمان آینه کن سیر ماهتاب
6 بی او مدان که باده کشان باده می کشند چشمی است پر ز گریهٔ خم ساغر شراب
7 بالله از عمارت کونین بهتر است تعمیر پایهٔ در و بام دل خراب
8 خواهی شوی نهان ز اجل پیشتر ز موت زودی بپوش چشم سعیدا برو بخواب