1 بیش از مه رخسار تو پرتو نخرند وآن عشوه گرم تو نو از نو نخرند
2 وآنها که ز عشق در جوال تو بدند صد توبره ریش از تو یک جو نخرند
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 می درفگن به جام که مست شبانهایم ما را سهگانه ده که درین ره یگانهایم
2 زان جام آبگینه به رغم زمانه زود آبی بده که تشنه به خون زمانهایم