مانند کوی جانان کوی دگر نباشد از سعیدا غزل 276

مانند کوی جانان کوی دگر نباشد

1 مانند کوی جانان کوی دگر نباشد جنت اگر چه خوب است ز این خوبتر نباشد

2 دیدم به چشم حیرت در چشمهٔ تحیر آن گوهری که مثلش در بحر و بر نباشد

3 اشعار خواجهٔ ما یکدست می نماید آری کلام حق را زیر و زبر نباشد

4 امروز دفتر خود از معصیت سیه کن تا نامهٔ تو فردا ننگ بشر نباشد

5 چون توتیا سعیدا شد خاک راه جانان در خاطرش غباری ز این رهگذر نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment