1 دانی صنما که بر چه سانم بیتو خونابه ز دیده می فشانم بیتو
2 گر با تو بگیرندم و بردار کنند به زان بودم که زنده مانم بیتو
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد