حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

هیچ می دانی در از حکیم نزاری قهستانی غزل 291

غزل 291 ام از 1607 غزلیات

هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست

1 هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست من نمی دانم و لیکن هم چو من بسیار هست

2 دیده می باید که بیند رویِ سلطان روزِ بار با لله ار کوه احد را طاقت دیدار هست

3 هیچ دیگر نیست الّا او و لیکن دیده کو شاید ار کژ دیده را بر دیده ور انکار هست

4 یارِ ناهموار گو تشنیع میزن! باک نیست خود ملامت از پیِ صاحب دلان هم وار هست

5 ضّدِ آدم بیش ابلیسی نبود و این زمان صد هزار ابلیسِ آدم رویِ دعوی دار هست

6 حقّ و باطل در برابر می نماید ز ابتدا با سبک روحان گرانی در میان ناچار هست

7 گرچه باطل را وجودی معنوی در اصل نیست ور به دعوی لا نسلّم می کنی پندار هست

8 چون وجودت رویِ امکان در عدم دارد چه سود کار کن این جا کزین جا تا بدان جا کار هست

9 راهِ خودبینان مرو زنهار بنگر پیش و پس امتحان کن تا جهنّم هم برین هنجار هست

10 رمز می گوید نزاری می زند پشکی به غمز عاقبت هم بشنود در خانه گر دیّار هست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست

شاعر شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست چه کسی است ؟

شاعر شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست چیست ؟

قالب شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست غزل است

مضمون اصلی شعر هیچ می دانی در آن حضرت کیان را بار هست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.