-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نسزد بباد دادن خم زلف عنبر افشان بخطا چه می پسندی که عبیر گردد ارزان
2 بسپهر بزم مستان بنگر بجام و ساقی که گرفته با هلالی مهی آفتاب رخشان
3 سحرش خمار دارد دل و جان فکار دارد نخوری فریب ایدل زسرود عیش مستان
4 چه کشی زرخ نقاب و بچمی بطرف گلشن نسزد بماه جلوه نزید بسرو جولان
5 زشکنج زلفش آشفته تو داد دل گرفتی که درو بماندی آنقدر که شده چو تو پریشان