- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به پایانِ مستی سواری مکن سبکساری و بیقراری مکن
2 تو مفلوجی و بارگی باد پای اگر عقل داری نجنبی ز جای
3 چو نتوان همی بر زمین رفت راست تمنّای معراج کردن خطاست
4 سلیمان نِهای بادبازی مکن چو دندانْنداری گرازی مکن
5 نه نیرویِ بازو و نه زور پای مکن بر عنان ور کیب آزمای
6 حذر واجب است از کمیِت مدام که هم بد رکاب است و هم بد لگام