- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مکن ملامت دل کاو بخالت از ره رفت که مرغ زیرک از این دانه اوفتد در دام
2 بعقل ره نبرد سوی خیمه لیلی خوشا کسی که بدیوانگی برآرد نام
3 عجب مدار که خاصان زعشق تو سوزند که همچو شمع تو بی پرده ای بمحفل عام
4 مریض عشق نخسبد از آن که چشمانت بگویدش عجبا للعلیل کیف ینام
5 من و طواف حریم وصال تو حاشا که ریخت بال در این راه طایر اوهام
6 اگر چه دفتر آشفته شد سیه چه عجب که دود آتش عشقت برآمد از اقلام
7 سیاه نامه من آن زمان سپید شود که شویمش بمی عشق ساقی ایام
8 امام عصر و ولی خدا و حجت حق که بهر مصلحتش ذوالفقار شد به نیام