بکن آن باده رنگین بایاغم از آشفتهٔ شیرازی غزل 1114

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

بکن آن باده رنگین بایاغم ساقی

1 بکن آن باده رنگین بایاغم ساقی که بود نشئه او تا بقیامت باقی

2 مستی می چو خمار آرد و هشیاری و رنج مست شو مست ولی از لب و لعل ساقی

3 باده ی نوش که فانی کندت در ساقی تاز مطرب شنوی نغمه انت الباقی

4 باده ی ریز بجامم همه لبریز زعشق تا بشوئیم زدفتر سخن الحاقی

5 حنظل بادیه ات را همه شهد رطب است زهر عشق تو بمسموم کند تریاقی

6 طلق محلوب ولای تو بتن مالیدم تا که دوزخ نکند بر بدنم حراقی

7 توئی آن علت غائی علی خیبرگیر که ببزم دل آشفته شدستی ساقی

8 بحسابم برس ای مفرده فرد وجود نیست جز مهر تو دردفتر ما اطلاقی

عکس نوشته
کامنت
comment