- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جانان ز من آیا خبری داشته باشد؟ آه دل سوزان اثری داشته باشد؟
2 خورشید چو دود دل ما، پرده نشین است این تیره شب آیا سحری داشته باشد؟
3 ما شکوه، ز بی رحمی صیاد نداریم کو در قفسی، مشت پری داشته باشد
4 بر سینهٔ کس دست رد، آسان نگذاری شاید که گرامی گهری داشته باشد
5 عیش ابدی با رگ جانی ست که در عشق پیوند به موی کمری داشته باشد
6 از خشکی زاهد دلم افسرد، حریفان وقت است که دامان تری داشته باشد
7 با آتش ما شعله پرستان محبت خوش باشد اگر شمع سری داشته باشد
8 رحم است به آن سوخته اقبال که چون شمع آهی، به امید اثری داشته باشد
9 مژگان زبردست تو، بیکار مبادا ناخن به خراش جگری داشته باشد
10 نبود گنهی گر ز شراب نگه تو پیمانهٔ ما هم، قدری داشته باشد
11 از برق بپرسید سرانجام حزین را شاید که ز حالش خبری داشته باشد