کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب از کمال خجندی غزل 35

غزل 35 ام از 1252 غزلیات

دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را

1 دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را شرمنده ساختی همه روز آفتاب را

2 تیغ ترا چه حاجت رخصت به خون ماست بر خلق تشنه حکم روانست آب را

3 بینم چشم مست تو بیمار سرگران این است شیوه مردم بسیار خواب را

4 دل سوخت در سماع و نمی ایستد ز چرخ رقصی ست گرم بر سرآتش کباب را

5 ای پرده دار حال دلم بین و عرضه دار با شهریار قصه شهر خراب را

6 عاشق کشی ثواب بود در کتاب عشق آن شوخ هم ز دست نداد این ثواب را

7 گفتی مگر به صورت من عاشقی کمال صورت ندیده چون بنویسم جواب را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را

شاعر شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را چه کسی است ؟

شاعر شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را کمال خجندی می باشد.

شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را چیست ؟

قالب شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را غزل است

مضمون اصلی شعر دی چاشتگه ز چهر فکندی نقاب را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر