جامی

جامی

جامی
جامی

دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی از جامی غزل 493

غزل 493 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی

1 دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی خورشید چاشتگه را رونق شکسته بودی

2 خوش آنکه با خیالت شب چشم بسته بودم چون چشم باز کردم پیشم نشسته بودی

3 حاسد ز بخت وارون گر چه نشست در خون چون اختر سعادت بر من خجسته بودی

4 نگسستم از تو هرگز امید گر چه عمری پیوند آشنایی از من گسسته بودی

5 جانم به غمزه خستی لیکن ز لطف پرسش راحت رسان چو مرهم بر جان خسته بودی

6 گیسو کشان رسیدی چون مشکبو غزالی کز دست صید پیشه با دام جسته بودی

7 جامی کنون که رستی از خود به عشق و مستی می خواه عذر عمری کز خود نرسته بودی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی

شاعر شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی چه کسی است ؟

شاعر شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی جامی می باشد.

شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی چیست ؟

قالب شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی غزل است

مضمون اصلی شعر دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر