1 پریشان باد هر کو خاطری را ز فعل خویشتن دارد پریشان
2 اگر بازی ز صیدی برکند پر پدید آرد قضا در هر پریش آن
3 گروهی را که ایذا گشت عادت هزاران لعنت ایزد بر ایشان
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چگویم ازین روزگار مخادع چه آمد رهی را بروی از وقایع
2 بصد قرن یک شمه نتوان بیان کرد که از دور گردون چها گشت واقع
1 خرم صباح آنکه او ز اول که بگشاید نظر بیند همایون طلعت کشور گشای بحر و بر
2 صاحبقران بیقرین شاه زمان ماه زمین سلطان نظام ملک و دین فرخ رخ فرخنده فر
1 یارب این نکهت عنبر ز کجا میآید گر نه از صحن چمن باد صبا میآید
2 معتدل گشت هوا وز اثرش عالم پیر خوشتر و تازهتر از عهد صبیٰ میآید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **