1 با دل گفتم کای دل پرفن! چکنم؟ وین درد گرفته را به دامن چکنم؟
2 دل سر زده و خجل به من کرد نگاه گفت این همه دیده می کنم من چکنم؟
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 می درفگن به جام که مست شبانهایم ما را سهگانه ده که درین ره یگانهایم
2 زان جام آبگینه به رغم زمانه زود آبی بده که تشنه به خون زمانهایم