دی باز جرعه نوش ز جام که از محتشم کاشانی غزل 549

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

دی باز جرعه نوش ز جام که بوده‌ای

1 دی باز جرعه نوش ز جام که بوده‌ای صد کام تلخ کرده به کام که بوده‌ای

2 آنجا که بود بهر تو در خاک دامها دام که پاره کرده و رام که بوده‌ای

3 آنجا که جسته‌اند تو را چون هلال عید برقع گشودهٔ ماه تمام که بوده‌ای

4 سرگرمیت چو برده به کسب هوا برون خورشیدوار بر در و بام که بوده‌ای

5 ای صد هزار صید دل آزاد کرده‌ات خود صیدوار بسته دام که بوده‌ای

6 شب عارفانه ساقی بزم که گشته‌ای تا روز جرعه نوش ز جام که بوده‌ای

7 در حالت شکفتگی از رغم محتشم حالت طلب ز طرز کلام که بوده‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment