1 تعیین دال و ذال که در مفردی فتد ز الفاظ فارسی بشنو زانکه مبهمست
2 حرف صحیح ساکن اگر پیش ازو بود دالست ورنه هر چه جز این ذال معجمست
1 دوش رفتم از ره فکرت بر این نیلی حصار دیدمش فیروزه گون صرحی زمرد زرنگار
2 منزل اول به پیشم چست پیکی باز جست آنچنان کش بادگاه سیر بشکافد غبار
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست