- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با وجود صد هنر، لافم ز شعر دلکش است خامه در دست هنرور، تیر روی ترکش است
2 روزی کس کی خورد هرگز کسی، زان چوب را آب نتواند فرو بردن که رزق آتش است
3 در چمن ترسم رود آخر به تاراج خزان آنچه اسباب تعلق غنچه را در مفرش است
4 نفس را تحریک نتوان کرد در لهو و لعب تازیانه آفتی باشد چو توسن سرکش است
5 قسمت ما نیست آبی در جهان، ورنه سلیم آنچه بسیار است در غمخانه ی ما، آتش است