-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 دردا که عشق یار به دیوانگی کشید خط جنون به دفتر فرزانگی کشید
2 ایزد چو شمع حسن وی افروخت در ازل بر ما رقم به منصب پروانگی کشید
3 ای من غلام همت آن رند پاکباز کو درد و داغ عشق به مردانگی کشید
4 ننهند جز به خاطر ویرانه گنج عشق معمور خاطری که به ویرانگی کشید
5 جا کن درون پاک ضمیری که عاقبت زین شیوه کار قطره به دردانگی کشید
6 هر کس به کوی عاشقی از خان و مان گذشت با او حبیب رخت به هم خانگی کشید
7 جامی در آشنایی و یاری نمود سعی چندان که طبع دوست به بیگانگی کشید