دنت منازل من کنت منه بالاشواق از جامی غزل 208

دنت منازل من کنت منه بالاشواق

1 دنت منازل من کنت منه بالاشواق گذشت مدت هجران و روزگار فراق

2 برآمد از مدد بخت و یاری توفیق مراد خاطر مجروح عاشق مشتاق

3 به صبر جفت شدیم ار چه پیش ازین می بود زطاق ابروی او دور طاقت ما طاق

4 گرفت آن که چو جان در درون دل جا داشت به سان مردمک اندر سواد دیده وثاق

5 جدا ز طلعت طاق ابروان چه سود کند که بر فلک کشی از سنگ و خشت طاق و رواق

6 هری مقام حسینی لقب شهنشاهیست که می زنند نوای محبتش عشاق

7 ازان مقام مکن راست جامیا آهنگ سوی حجاز که از ساز رفت راه عراق

عکس نوشته
کامنت
comment