1 دمی نمیگذرد کاین دل کباب مرا زمانه زاتش هجران کبابتر نکند
2 همیشه ساغر چشمم پر آب باشد لیک نمیرود نفسی تا پر آبتر نکند
3 خراب شد دل و جانم ز محنت ایام هنوز نیکم اگر ز این خرابتر نکند
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز