- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دمی در کوی درویشان گذر کن به حال زار مسکینان نظر کن
2 اگرچه سرو نازی بر لب جوی دمی ناز ای پسر از سر به در کن
3 دلا در پیش آن ابرو و غمزه دل و جان جهانی را سپر کن
4 شبی در کلبه احزان گر آید نثار از دیدگان بر وی گهر کن
5 وگر گوهر به چشمش در نیامد ز دیده سیم بار و رخ چو زر کن
6 وگر دستت نگیرد در شب وصل برو در کوی هجرانش سفر کن
7 وگر برگیرد از تو دل دلارام هوای کوی دلداری دگر کن
8 جوابم داد دل گفتا که جانا برو درس وفای او ز بر کن