ای دلستان چرا دل ما از جهان ملک خاتون غزل 1393

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی

1 ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی دل را به شست زلف سیه جا نمی دهی

2 کردی به زلف و خال مرا خان و مان سیاه از آن علاج ماده سودا نمی دهی

3 آخر ز روی لطف چرا ای طبیب من کشتی مرا به درد و مداوا نمی دهی

4 کام دل حزین من آسان بود تو را مشکل در آنکه کام دل ما نمی دهی

5 نی آنکه دستگاه نداری به وصل من داری ولی مراد به عمدا نمی دهی

6 دل را به چشم شوخ تو دادم شبی نهان بردی دلم به چیرگی و وا نمی دهی

7 ای گل شکفته ای تو به بستان حسن و ناز از رخ مراد بلبل شیدا نمی دهی

8 دادی زکات حسن و جوانی به هرکسی ای پادشاه حسن گدا را نمی دهی

9 کردی جهان خراب وز لب کام این جهان گفتی دهم به زودی و گویا نمی دهی

عکس نوشته
کامنت
comment