1
دل زلف ترا گرفت، بد کرد
شبگیر بد از برای خود کرد
2
ایام بخون من کمین داشت
خاصه که غم تواش مدد کرد
3
ما را به جنون چه جای طعنه
پیش تو که دعوی خرد کرد؟
4
زد قرعه بنام هر کسی عشق
ما را به غم تو نامزد کرد
5
شاهی چو صبا دمی نیاسود
تا میل بتان سرو قد کرد