1 دلا دلدارت آمد با خبر باش زتشویش جدایی بر حذر باش
2 دل فایز شده فارغ ز هجران دلا آسوده بی شور و شرر باش
1 به سیر باغ رفتم باختم من نظر بر نوگلی انداختم من
2 الهی دیده فایز شود کور که دلبر آمد و نشناختم من
1 دلم در نزد جانانست امشب چو مرغ نیم بریانست امشب
2 کبابی از دل فایز بسازید که سروناز مهمانست امشب
1 مرا تا دل به تن تسلیم کردند همی مهر بتان تعلیم کردند
2 دل فایز بتان بردند یغما ببردند و به هم تقسیم کردند