-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا، زان لب زلال خضر می خواهی، خیالست این ز آتش آب می جویی، تمنای محالست این
2 کسان گویند: هر جوینده ای یابنده می باشد ترا می جویم و هرگز نمی یابم، چه حالست این؟
3 قدت را نی الف می خوانم و نی سرو می گویم بلند و پست چون گویم؟ که دور از اعتدالست این
4 بهجرانش دم آبی که می گردد نصیب من جدا زان لب حرامم باد! اگر گویم: حلالست این
5 بشام غم، هلالی، بسکه زار و ناتوان گشتی کسی ناگاه اگر بیند ترا، گوید: هلالست این!