1 دلا در دور گردون گوشه ای گیر که از گرداب به جستن کناری
2 کناره گر میسر نیست خود را میفکن اندر این غرقاب باری
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خوش آن رندی که از دوران دلش چون زنگ غم گیرد سفال میکده بر کف به جای جام جم گیرد
2 چو ساقی از پی ساغر گزک هم لب بلب بخشد من دیوانه میخواهم که ساغر دم به دم گیرد
1 پیش جام پر می رخشنده مه را تاب نیست ساغر خورشید را گر تاب هست این آب نیست
2 می ستایی واعظا کوثر ز دست حور و عین خود ز دست ساقی گلرخ شراب ناب نیست
1 گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است یاقوت و لعل نیست ندانم چه جوهر است
2 طوبی برابر قدت ار گوید اهل زهد گفتن بود گیاه به طوبی بر ابر است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **