- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا بنگر این بیمحابا فلک را که شد تا چه غایت به بیداد مایل
2 ز روی زمین گردی انگیخت آسان که کار زمین و زمان ساخت مشکل
3 چنان بست آن سنگ دل دست ما را که خورشید را رو بینداید از گل
4 اجل شد دلیر این چنین هم که ریزد به کام مسیح زمان زهر قاتل
5 انیس سلاطین جلیس خواقین سپهر معارف جهان فضائل
6 سمی نبی نور دین ماه ملت محمد ملک ذات قدسی خصائل
7 حکیمی که سد متین علاجش میان حیات او اجل بود حایل
8 مسیحا دمی کز دمش روح رفته شدی باز در پیکر مرغ بسمل
9 افاضل پناهی که در سایهٔ او شدی کمترین ذرهٔ خورشید کامل
10 چو شهباز مرغ بلند آشیانش ز همت فکند از جهان بر جنان ظل
11 نمودند از بهر تاریخ فوتش به دیباچهٔ خاطر و صفحهٔ دل
12 حکیمان رقم سرور اهل حکمت افاضل پناهان پناه افاضل