-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا به راه سحرگاه شمع روشن کن درآ بخانه تار و بخویش شیون کن
2 بیاد آر که جز معصیت نکردی هیچ شماره گنه خویشتن معین کن
3 هزار توبه شکستی بآرزو دادی بیا و روی از این پس زروی و آهن کن
4 تو را عمل به پشیزی نمیخرد چون کس پی ذخیره درآ اشک را بدامن کن
5 نسیم آه سحر میبرد خس عصیان برآر آهی و این خار زار گلشن کن
6 برای جلوه حق اندرآ بطور دعا درآ بسجده و خود را شبان ایمن کن
7 بجز خلوص عقیدت مبر در آن بازار پی خریدن یوسف زری معین کن
8 خلوص نیت تو چیست حب آل رسول بیا و برد در صدق و صفا نشیمن کن
9 بپیچ روی زهر باب و قطع کن امید بصد امید بخاک نجف تو مسکن کن
10 اگر زفقر الهی زنی دم ای درویش بیا و کسوت مهر علی تو بر تن کن
11 بگوی مدح علی روز و شب تو آشفته جهان تمام پر از مشک و عود و لادن کن