دلا در عشق بازی نیک از جهان ملک خاتون غزل 1274

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

دلا در عشق بازی نیک مردی

1 دلا در عشق بازی نیک مردی چرا از غم چنین با آه و دردی

2 مگر هجران تو را از پا درآورد که با چشم پر آب و روی زردی

3 نه شرطی کرده بودی با من ای دل که گرد کوی مهرویان نگردی

4 به قول خود وفا ننمودی آخر چنینم زار و دشمن کام کردی

5 به خاک ره نشستم زآتش دل به هجران آب روی ما ببردی

6 چو از وصلش نگشتم یک زمان شاد چرا ما را به دست غم سپردی

7 نگارینا جهان بی تو نخواهم که هم دردی و هم درمان دردی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر