دلا در عاشقی می سوز و می از اسیری لاهیجی غزل 277

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

دلا در عاشقی می سوز و می ساز

1 دلا در عاشقی می سوز و می ساز براه عشق او می باش جانباز

2 بکوی عشق شو چون خاک ره خوار نیازی پیش گیر و بگذر از ناز

3 ز یاد دوست دل را بال و پر ده که تا شهباز جان آید بپرواز

4 رضا کن پیشه و صبر و قناعت مبرا ساز دل از حرص و از آز

5 اگر در عشق ترک سر بگویی به پیش عاشقان گردی سرافراز

6 تو تا فانی نگردی در ره عشق در وصلش برویت کی شود باز

7 بترک دین و دنیا بایدت گفت اگر خواهی که گردی محرم راز

8 ز ساز وصل او یابی نوائی اگر با مطرب عشقی هم آواز

9 اسیری از مقام عقل بگذر بملک عاشقی آی و وطن ساز

عکس نوشته
کامنت
comment