- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی می خواهم از هر کار فارغ زنام و ننگ و فخر و عار فارغ
2 مرا باید که در گلزار باشم به گل مشغول لیک از خار فارغ
3 چنان فارغ ز محنتها به یک بار که هست از محنت من یار فارغ
4 چو چالاکان ز خلد و دوزخ آزاد چو ناپاکان ز نور و نار فارغ
5 خمار آلوده چون محتاج راح است نمی یارد شد از خمار فارغ
6 عدو یک لحظه کی بوده است هرگز ز دعوی های نا هموار فارغ
7 دلا گر بشنوی یک نکته از من شوی از هفت و پنج و چار فارغ
8 اگر خواهی که باشی شادمانه ز غم خوردن مرا بگذار فارغ
9 نزاری از بلای نفس ناقص شود هم عاقبت یک بار فارغ