سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

دلی چو زلف تو سر تا به پای، از سلمان ساوجی غزل 40

غزل 40 ام از 897 غزلیات

دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست

1 دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست ز سر برآمده، در پا فتاده، رفته ز دست

2 ز من برید و به زلفت بریده‌ات پیوست به پای خویش آمد به دام و شد پا بست

3 زهی لطافت آن قطره‌ای که مهری یافت ربوده گشت و ز تردامنی خویش برست

4 تو در حجاب ز چشمم، چو ماهی اندر سی منم اسیر به زلفت چو ماهی اندر شست

5 همین که چشم تو صف‌های غمزه بر هم زد نخست قلب سلیم شکستگان بشکست

6 چگونه چشم تو مست است و زلفت، آشفته چنان به روی تو آشفته‌ام به بوی تو مست

7 ندانم آنکه خبر هست از منت، یا نیست که نیستم خبر، از هر چه در دو عالم هست

8 بیار ساقی، از آن می، که می پرستان را به نیم جرعه دردی، کند خدای پرست

9 وجود خاکی سلمان، هزار باره چو خاک به باد دادی و زان گرد، بر دلت ننشست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست

شاعر شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست چه کسی است ؟

شاعر شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست سلمان ساوجی می باشد.

شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست چیست ؟

قالب شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست غزل است

مضمون اصلی شعر دلی چو زلف تو سر تا به پای، جمله شکست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر