دلی چو مشعل حسن تو فرد می از عرفی شیرازی غزل 191

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد

1 دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد که چون فغان من از درد می خیزد

2 نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد

3 مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این که گرد فتنه ز بنیاد مرد می خیزد

4 به بزم کعبه روان کم نشین، کزان مجمع همیشه مردم بیهوده گرد می خیزد

5 اگر فسانه شمارم وگر ترانه زنم توگوش دار که از روی درد می خیزد

6 شهید مضطربی خاک شد مگر به رهت که بی نسیم ز راه تو گرد می خیزد

7 ترانه ای بشنو ، کز هزار نغمه تراز یکی چو عرفی دستان نورد می خیزد

عکس نوشته
کامنت
comment