دلبرا سلسله غالیه از ابن یمین فریومدی غزل 161

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

دلبرا سلسله غالیه گونست مگر

1 دلبرا سلسله غالیه گونست مگر بر رخ نازک تو یا شکن آب شمر

2 گر شب تیره به نیلوفر تر بر گذری آفتابت شمرد سر کند از آب بدر

3 نیست رنگی ز توام لیک بمن بوی خوشت دوش باد سحر آورد خنک وقت سحر

4 به نصیحت پدرم منع همیکرد ز عشق گفتم ای پیر نبودی تو جوان هیچ مگر

5 بملامت نشوم به برو ایخواجه مرا هم درین درد که دارم بگذار و بگذر

6 قبله راست تر از ابروی کج کردارش بنما تا شود آن قبله اصحاب نظر

7 هر که دودی نرسیدست بدوز آتش عشق از تب و تاب جگر سوختگانش چه خبر

8 من چو از رسته دندان تو گویم خبری افتدم سلک درر بر زبر عقد گهر

9 گر چو طوطی شکرت را نستود ابن یمین در جهان از چه بشیرین سخنی گشت سمر

عکس نوشته
کامنت
comment