1 دلبرا لذّت جوانی کو اندرین روز یار جانی کو
2 عیش و ذوقی که پیش ازین بودی گر بود نیز شادمانی کو
3 گر صدت مهربان بود ظاهر دلبری جانی نهانی کو
4 در جهانم گناه نیست بسی لیکن امّید آن جهانی کو
5 وعده ی وصل می دهد ما را چه کنم عمر جاودانی کو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بسیار بگفتم دل دیوانه ی خود را پندم نکند گوش زهی خیره ی خود را
2 روی تو همی خواهم و خوبست مرا رأی تدبیر ندارم چکنم طالع بد را
1 دُرد دردت تا به کی نوشیم ما سرّ عشقت تا به کی پوشیم ما
2 دیگ سودای تو را تا پخته ایم ز آتش عشق تو در جوشیم ما
1 قد تو سر کشد از جمله سرو بستانها رخ تو طعنه زند بر گل گلستانها
2 کشید سر ز من خستهدل چو سرو روان ببرد دل ز برم آن صنم به دستانها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **