دلاکرشمه آن شاه نازنینان بین از جامی غزل 256

دلاکرشمه آن شاه نازنینان بین

1 دلاکرشمه آن شاه نازنینان بین به سحر و شعبده آشوب پاکدینان بین

2 برآستان وصالش کشیده دامن از درازدامنی کوته آستینان بین

3 صبا بگوی به آن مه که رخش بیرون ران به چشم مرحمت اندوه ره نشینان بین

4 به هر زمین که نهد رخش بادپای تو نعل ز سجده صورت ابروی مه جبینان بین

5 گره گشا خم طره و گروه گروه فتاده در عقب خویش نافه چینان بین

6 چو همعنان رقیبان به عاشقان گذری مکن رعایت آنان و سوی اینان بین

7 به وصف تو نپسندند نظم جامی را کمال نازکی طبع خرده بینان بین

عکس نوشته
کامنت
comment