- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکست فتح بود بیدلان جنگ ترا چو بت پرست کند سجده، شیشه سنگ ترا
2 بود ز تنگی جا گر به سینه ام دلگیر به دیده چون مژه جا می دهم خدنگ ترا
3 هزار رنگ برآمد به پیش روی تو گل ولی نشد که تواند نمود رنگ ترا
4 ز حرف کشتن ما روزگار می خواهد کند چو غنچه پر از زر دهان تنگ ترا
5 برای وعده خلافی عبث مخور سوگند که احتیاج عصا نیست عذر لنگ ترا
6 سلیم چند ز دل حرف می زنی، خاموش! که دل به باد فنا داد نام و ننگ ترا